آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

نوروز 92

سلام به عيد اولي خودم. اميدوارم امسال برات سال خوبي باشه. پر از شادي و سلامتي و عشق. همونطور كه شادي ما رو با حضور پر شيطنتت دوچندان كردي و شور و شعف رو به خونه مون آوردي. زنده باشي دخترم. و اینم آرمیتا بانو در کنار هفت سین ساده امسال که از ترس آرمیتا روی میز و جمع و جور چیدمش: ...
7 فروردين 1392

آرمیتا غذاخور می شود

شلام. جدیدا" مامی اینا یه چیزی بهم میدن بخورم از شیر سفت تره. هر دفعه هم یه رنگ داره و یه مزه میده. اولاش خوشم نمیومد. اما بعد از چند روز عاچقش شدم. می بینم مامان اینا بهش میگن سوپ. وقتی مامی قاشق این به قول خودش سوپو  میاره جلوی صورتم و هی با دهنش برام ادا درمیاره، خنده ام میگیره. منم گاهی وقتا اذیتش می کنم و دیر دهنمو باز می کنم. وقتی هم اون محتویات قاشقو میریزه توی دهنم نفسش حبس میشه و بعد از اینکه می فهمه من غذارو بیرون ندادم یه نفس راحت می کشه و کلی تشویقم می کنه و قربون صدقه ام میره.......... انگار که کوه کنده باشم! (البته ناگفته نماند که گاهی فرو دادن اون معجون از کوه کندنم سخت تره!) همش آوازای انقلابی برام می خونه و یه متر...
8 اسفند 1391

هاپو کوچولو

شلام. من الان 4 ماه و نیمه استم. این روزا عین هاپو کوشولو هی با دستم گوشامو می مالم و می خارونم و زبونمم بیرونه! روزی حداقل دو دفعه کنسرت هایده می زارم. آخه میگن مثل اون مرحوم شیش دونگ صدا رو دارم!!!!! اونقد چهچهه می زنم که نفسم بند میاد و به سرفه زدن میفتم! هرچی دم دستم باشه رو به دندون می کشم. ظاهرا" لثه ام سفت شده و میخاره. چون آب دهنمم آویزونه. اما هنوز خبری از دندون نیست. مامانمم هی راه به راه میره برام دندونگیر سوسولی میگیره که من ازشون خوشم نمیاد. یکی نیست بگه آخه مادر من دیگه دندونگیر خودش چیه که موزیکالش چی باشه؟ اما این آخری از این ژله ای یخچالیا بود که یه کم ازش خوشم اومد اما اینم برام بزرگ بود و وقتی نشونه گیری می کردم ...
6 آذر 1391
1