آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

اولین سرماخوردگی!

فین کردن یا نکردن! مسئله این است! شلام. مامانم از 11/11 رفت سرکار. و بعد از کلی گشتن دنبال پرستار و صحبت با مهری خانم و شمسی خانم و .... بالاخره راضی نشد منو بده دست هر ننه قمری و مجبور شده هر روز صبح منو از خواب ناز بیدار کنه و شال و کلاه بپوشونه تا برم خونه مادربزرگه. اینم زندگی ددری ما! از همین اول باید عین مسافر کوچولو یه روز خوش نداشته باشیم.... و این شد که به 3 روز نکشیده من سرما خوردم، چه سرماخوردنی..... (والا راستش من فعلا" به جز سوپ و حریره بادوم و سیب چیزی نمی خورم، نمیدونم چلا مامانم هی اصرار داره سرما خوردم، اگرم خوردم یادم نیست دقیقا" چه مزه ای بوده؟!!!) خلاصه آب مماخ آویزون و سرفه ها و عطسه های پیرمردانه به راه! خس ...
28 بهمن 1391

دست مریزاد دکتر!

سلام. من الان شدیدا" درگیر امتحانام. در طول ترم که اغلب بخاطر ماجراهای نوزادی تو اکثر شبا تا دیروقت بیدار بودم و هر ٢ یا ٣ ساعتم برای شیردادن و تعویض پوشکت بیدار می شدم درنتیجه ٦ ماهه یه شب خواب عمیق و درست و حسابی نداشتم. واسه همینم اکثر روزا سر کلاس چرتم می گرفت و زیاد از درس چیزی نمی فهمیدم. تازشم در طول ترم هیچ وقتی برای درس خوندن نداشتم.  و این شد که وقتی فرجه ها شروع شد هیچ پیش زمینه ای از درسایی که باید امتحان بدم نداشتم و البته نه منبع درست و حسابی. نه جزوه ای، نه منبع فارسی. فقط یه مشت اسلاید بود و بس. خلاصه فرجه هام بدون اینکه بتونم زیاد ازشون استفاده کنم به سرعت برق و باد گذشت و شبهای امتحانات فرارسید. (هیچوقت تو عمرم ...
6 بهمن 1391

مرواریدای سفید

سلام. از اونجایی که مامانی سرش خیلی شلوخه، نمی تونه هر روز بیاد و اینجا رو باز کنه برای من تا من بحرفم و اونم بجام تایپ کنه. اما از اونجایی که من شصغیتی به شدت مدنی تشریف دارم، ازش مصرانه خواستم تا حداقل هفته ای یه بارم که شده بیاد اینجا تا من بتونم تجربیات لذت بخش و احیانا" ناخوشایندم از این زندگی جدیدمو براتون بنویسم. و اما این هفته: این هفته اتفاقات زیادی افتاد. روز اول هفته یعنی شنبه ٩ دی ماه ٩١ یه پرستار با دخترش اومده بود که مثلا" تست پرستاری بده! اولش من ازش ترسیدم. اما انقد بهم لبخند زد و باهام حرف زد که دیگه منم دانکی شدم...... اما مامانم باهوش تر از این حرفا بود و با چهار تا چاخان خام نمیشد. من نمیدونم چرا اما مامانی از انت...
16 دی 1391

شب قدر

سلام. امشب اولین شب قدر زندگی توئه. شب قدریه که مامانت خالصانه ترین "غلط کردم"ها رو به درگاه خدا میفرسته و اونو به حق پاکی و معصومیت تو قسم میده تا از سر گناهاش بگذره و ببخشدش. مامانی توی این شب عزیز شفای همه مریضا رو از خدا میخواد.... توی این چند سال اعتقادات مادر، به شکل دردناکی سست و متزلزل شد و از همین نقطه هم صدمه های زیادی خورد. پس کجا رفت اون همه توکل؟ اون همه عشق؟ اون همه راز و نیاز؟ اون همه نشانه؟ هی هی هی... وقتی غرق در نعمتی، مثل ماهی توی دریا که هی می پرسه این دریا که میگن کجاست؟ نمیبینی چقدر خوشبختی. خدایا تو رو به حق همه دستای بالا رفته توی این شب، ما رو ببخش و بیامرز.
19 مرداد 1391

مامانی لوزت مفالک!

سلام به مامان خوب خودم. از اونجاهی که من از همین حالا حتی به عنفان یه کرم کوشولو موجودیت دالم و از تمام حقوق قانونی و طبیهی یه موجوت زنده برخولدارم، در مقام فلزند ارشد شوما بل خودم لازم میدونم که لوز مادلو بهت تفریک بگم. میخواستم جلو جلو (شما بهش میگین پیشاپیش!) به خاطر همه زحمتایی که میکشی تا من بزلگ بشم، ازت مرسی! به خاطل ٩ ماهی که قراره از توی شکمت دست بکنم تو حلقت و باعث حالت تهولت بشم، بهت لگد بزنم و سیخونک و غلغلکت بدم (به قول بچه محلا: خِتی مِتی!) و هی روی کمرت شیرجه بزنم و تو از درد کمر و سنگینی بقچه ای که بستم به شکمت کلافه بشی اما با تمام ایناصبولانه و با لبخند منتظر دیدنم بمونی، ازت موتوشکرم. (واای مامانی، واقها" چه تحملی دا...
19 فروردين 1391

تحقق آرزوی دیرینه مامی

سلام به تنها دخملم که امیدوارم.... خبری نیست جز انتظار کشنده مادری دلخسته. پرنیان جون شدیدا" دلم میخواد با یکی درددل کنم. یکی که هیچی از درددلام نفهمه. (رده سنی الف!) دلم میخوام رو شونه های ظریف و کوچیک یکی مثل تو اشکامو جاری کنم.... بغض تلخی که گلومو فشار میده، خیلی اذیتم می کنه، حسرت فرصتای از دست رفته و مشکلاتی که تقصیر هیچکی نیست، یکی نیست که حداقل متهمش کنیم و با احساس مظلوم انگاری یه کم خودمونو سبک کنیم! به هر حال زندگی منتظر من و تو نمیشینه عزیزکم، و اگه امروز به حسرت دیروز بشینیم، یقینا" فردا رو با حسرت امروز از دست خواهیم داد! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ بگذربم. دیروز نتیجه کنکور ارشد آزاد...
9 فروردين 1391
1