آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

من زنم یا مرد؟

بابایی فقط یه لحضه تصور کن پرنیان همچین بچه ای بشه! وای اگه همچین سوالایی بکنه، تو چیکار می کنی... خونه مشغول کاربودم که دخترم بدو بدو اومد و پرسيد: دخترم : مامان تو زني يا مردي ؟ من : زنم ديگه پس چي ام ؟ دخترم : بابا ، چي اونم زنه ؟ من : نه ماماني بابا مرده . دخترم : راست ميگي مامان ؟ من : آره چطور مگه ؟ دخترم : هيچي مامان ! ديگه كي زنه ؟ من : خاله مريم ، خاله آرزو ، مامان بزرگ دخترم : دايي سعيد هم زنه ؟ من : نه اون مرده ! دخترم : از كجا فهميدي زني ؟ من : فهميدم ديگه مامان، از قيافه ام . دخترم : يعني از چي ؟ از قيافه ات؟ من : از اينكه خوشگلم ، دخترم : يعني هر كي خوشگل بود زنه‌ ؟ من : اره دخترم دخترم : بابا از كجا فهميد مرده م...
25 خرداد 1390

عكسهای لو رفت از پارتی جنجالی در شمال تهران

اين پارتي بمناسبت جشن تولد يكسالگی دختر يكی از برج سازان تهران برپا شده بود. تصاويری كه مشاهده می فرماييد از اين مراسم لهو لعب گرفته شده است. اكثر دختر و پسرهای حاضر در اين پارتی در زمان دستگیری در حالت زننده ای در كنار هم خوابيده بودند. قسمت جکوزی و استخر ساختمان پارتی حركات ناشايستي كه از دختران و پسران حاضر در پارتي مشاهده شد واکنش تعدادی از دختران و پسران پس از دیدن برادران خدمت گذار نیروی انتظامی عکس های لو رفته از اتاق خواب ها... ...
2 خرداد 1390

هنوز یه شعری، یه نقاشی!

پرنیکای عزیزم سلام. شاید یه کم عجیب باشه که مادری بخواد برای دختری بنویسه که هنوز نمیدونه کی به دنیا میاد یا اصلا" میاد یا نه؟ به هر حال پرنیکا جون من تورو چند ماهه به دنیا آوردم (البته توی ذهنم!). تولدت مبارک عزیزم. راستش دخترم من این وبلاگو برای درد دل کردن با تو ساختم. شاید یه روزی خودت به وجود اومدی بزرگ شدی و مادر شدی و توی همین وبلاگ برای دخترت درد دل کردی... اونوقت می فهمی چه درد بزرگیه که کلی حرف ناگفته توی سینه ات باشه و هیچکی رو برای درد دل مناسب ندونی به جز یه موجود کوچیک و نازنین که از جنس خودته از گوشت و خون وپوست خودته.مخصوصا" اگه دستات همیشه آبستن نوشتن باشه... خلاصه چند ماهی میشهکه این وبلاگو برات ساختم اما بخاطر ...
19 ارديبهشت 1390