آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

هاپو کوچولو

1391/9/6 18:22
نویسنده : مامان پپو
776 بازدید
اشتراک گذاری

شلام.

من الان 4 ماه و نیمه استم.

این روزا عین هاپو کوشولو هی با دستم گوشامو می مالم و می خارونم و زبونمم بیرونه!

روزی حداقل دو دفعه کنسرت هایده می زارم. آخه میگن مثل اون مرحوم شیش دونگ صدا رو دارم!!!!! اونقد چهچهه می زنم که نفسم بند میاد و به سرفه زدن میفتم!

هرچی دم دستم باشه رو به دندون می کشم. ظاهرا" لثه ام سفت شده و میخاره. چون آب دهنمم آویزونه. اما هنوز خبری از دندون نیست. مامانمم هی راه به راه میره برام دندونگیر سوسولی میگیره که من ازشون خوشم نمیاد. یکی نیست بگه آخه مادر من دیگه دندونگیر خودش چیه که موزیکالش چی باشه؟

اما این آخری از این ژله ای یخچالیا بود که یه کم ازش خوشم اومد اما اینم برام بزرگ بود و وقتی نشونه گیری می کردم ببرمش به دهن سر از چشمام در میاورد! امان از دست این مامان

دیگه اینکه تا مامانی نوک انگشتامو میگیره سر و سینه مو از زمین بلند می کنم و میخوام که بشینم. شبا هم دیگه معمولا" خودمو به پهلو میندازم و میخوابم. گاهی هم دوست دارم روی صورت و مماخم بخوابم. مامانم از این کارم کلافه میشه و همش شبا می ترسه یه وقت من روی مماخم بیفتم و خفه بشم!

دیگه وقتی دمر میزارتم بدون لق لقویی سرمو بالا نگه میدارم.

جدیدنا توی کریر میشینم عین این پرنسسا.انقد خوش میگذره!

دیگه حسابی با مامانی بازی و بگو بخند راه میندازم.

بابارم دوست دارم و از بازی باهاش لذت می برم.

خلاصه وقتی سه تایی دور همیم اوج خوشحالیمو با جیغای کوتاه نشون میدم.

بابا و مامان هنوز از اون چیزای خوشمزه ای که خودشون می خورن هییچی به من نمی دن و من فقط نگاشون می کنم و آب دهنمو قورت میدم. شیکموها

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)